اگر سفر نکنی ،
اگر کتابی نخوانی ،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی ،
اگر از خودت قدردانی نکنی ،
به آرامی آغاز به مردن می کنی . . .
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی ،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند ،
به آرامی آغاز به مردن می کنی . . .
اگر برده ی عادات خود شوی ،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی ،
اگر روزمّّرگی را تغییر ندهی ،
اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی ،
اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی ،
تو به آرامی آغاز به مردن می کنی . . .
اگر از شور و حرارت ،
از احساسات سرکش ،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی دارند و
ضربان قلبت را تندتر می کنند ، دوری کنی . . .
تو به آرامی آغاز به مردن می کنی . . .
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی ، آن را عوض نکنی ،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی ات ،
ورای مصلحت اندیشی بروی . . .
امروز زندگی را آغاز کن . . .
امروز مخاطره کن . . .
امروز کاری کن . . .
نگذار به آرامی بمیری . . .