شعر - 10

 

به تماشا سوگند 

 

و به آغاز کلام 

 

و به پرواز کبوتر از ذهن 

 

واژه ای در قفس است 

 

هر که در حافظه ی چوب ببیند باغی 

 

صورتش در وزش بیشه ی شور 

 

ابدی خواهد ماند 

 

هرکه با مرغ هوا دوست شود 

 

خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود 

 

آنکه نور از سرِ انگشت زمان برچیند 

 

می گشاید گره ی پنجره را . . . 

 

" فروغ فرخزاد "

شعر - ۹

 

بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست 

 

آه بی تاب شدن ، عادت کم حوصله هاست 

 

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب 

 

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست 

 

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد 

 

بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست 

 

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است 

 

مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست 

 

باز می پرسمت از مسئله ی دوری و عشق 

 

و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست 

 

" فاضل نظری "

یک تامل کوتاه

 

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بود . 

 

یکی از سربازان ، به محض اینکه دید دوست تمام دوران زندگیش  

 

در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است  

 

از مافوقش اجازه خواست تا 

 

برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند . 

 

مافوق به سرباز گفت :  

 

" اگه بخوای می تونی بری اما هیچ فکر کردی این کار  

 

ارزشش رو داره یا نه ؟ 

 

دوستت احتمالا مرده  

 

و ممکنه تو حتی زندگی خودت رو هم به خطر بندازی . " 

 

حرف های مافوق ، اثری نداشت و سرباز به نجات دوستش رفت . 

 

به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد ، 

 

او را روی شانه هایش کشید و به پادگان رساند . 

 

افسر مافوق به سراغ آن ها رفت ، 

 

سربازی که در باتلاق افتاده بود را معاینه کرد و با  

 

مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت :  

 

" من به تو گفتم که ممکنه ارزشش رو نداشته باشه ،  

 

دوست تو مرده و خود تو هم زخمای عمیق و مرگباری برداشتی . "

 

سرباز در جواب گفت : " قربان ارزشش رو داشت . "

 

مافوق گفت : " منظورت چیه که ارزشش رو داشت ؟ میشه بگی ؟ "

 

سرباز جواب داد :  

 

" بله قربان ارزشش رو داشت ، چون زمانی که به اون رسیدم ،  

 

هنوز زنده بود ،  

 

من از شنیدن چیزی که اون گفت احساس رضایت قلبی می کنم . 

 

اون گفت : جیم . . . من می دونستم که تو به کمکم میای . . . "

 

خیلی وقت ها در زندگی ،  

 

ارزش کاری که می خواهی انجام بدهی بستگی به این دارد  

  

که چطور به مسئله نگاه کنی . 

 

جسارت داشته باش و هر آنچه قلبت می گوید انجام بده . 

 

اگر به ندای قلبت گوش ندهی  

 

ممکن است بعدها در زندگی پشیمان شوی . . .