برام یه حس ناشناس
یه عشق بی اجازه باش
برام یه اتفاق نو
برام یه حرف تازه باش . . .
پ . ن : شعر از عبدالجبار کاکایی هست .
وا کن از تن ، رخت رفتن
محرم خواب شبونه
عشقو تن پوش تنم کن
مثل هر شب عاشقونه . . .
پ . ن . 1 : از فضای آغشته به عشق و جنونی که تو این دو بیت هست ، خوشم میاد .
پ . ن . 2 : این دو بیت رو فقط دوست داشتم بنویسم . نه به کسی تقدیم کردم . نه باور منه .
پ . ن . 3 : این دو بیت از بابک روزبه هستش .
از فردا گرگ و میشا بوی دعای سحر می گیره وو غروبا بوی ربنا . . .
داشتم به این فکر می کردم بزرگ ترین و شاید حتی تنها آرزوی آدمای عالم برزخ اینه
که الان جای ما باشن .
تا می تونن خوبی کنن و بارو بندیلشونو پر از خوبی کنن و سبکبار برن . . . !
برای ما سعادته که نعمت بزرگ زندگی تو دستامونه .
و سعادت بزرگتری که یه ماه رمضون دیگه رو می بینیم .
کاش از تک تک ثانیه هاش به راحتی نگذریم . . .
التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا