حس ناشناس . . .

 

برام یه حس ناشناس 

 

یه عشق بی اجازه باش  

 

برام یه اتفاق نو 

 

برام یه حرف تازه باش . . .  

 

 

 

پ . ن : شعر از عبدالجبار کاکایی هست .

یادداشت های ارغوانی - 43

 

وا کن از تن ، رخت رفتن 

 

محرم خواب شبونه 

 

عشقو تن پوش تنم کن 

 

مثل هر شب عاشقونه . . .

 

 

پ . ن . 1 : از فضای آغشته به عشق و جنونی که تو این دو بیت هست ، خوشم میاد .  

 

پ . ن . 2 : این دو بیت رو فقط دوست داشتم بنویسم . نه به کسی تقدیم کردم . نه باور منه . 

 

پ . ن . 3 : این دو بیت از بابک روزبه هستش .

یادداشت های ارغوانی - ۴۲

 

از فردا گرگ و میشا بوی دعای سحر می گیره وو غروبا بوی ربنا . . . 

 

داشتم به این فکر می کردم بزرگ ترین و شاید حتی تنها آرزوی آدمای عالم برزخ اینه 

 

که الان جای ما باشن . 

 

تا می تونن خوبی کنن و بارو بندیلشونو پر از خوبی کنن و سبکبار برن . . . ! 

 

برای ما سعادته که نعمت بزرگ زندگی تو دستامونه . 

 

و سعادت بزرگتری که یه ماه رمضون دیگه رو می بینیم . 

 

کاش از تک تک ثانیه هاش به راحتی نگذریم . . . 

 

التماس دعا  

التماس دعا  

التماس دعا  

التماس دعا